شیر کوچولو اوف شده
امروز بر خلاف شیطنت های همیشگیم
روی کامیونم آروم نشسته بودمو سی دی کوچولوها رو میدیدم
که یهو نمیدونم چطور شد
قسمت باری کامیون خورد توی صورتم
درد وحشتناکی بود و زودی زدم زیر گریه
عمه ای پرید منو محکم بغلم کرد گفت:
چیزی نشد عزیزم ،هیچی نیست گلم
ولی رنگ خودش مثل گچ دیوار شده بود
آخه گوشه باری خورده بود توی لبم و خیلی خون می اومد
سریع منو رسوند درمانگاه نزدیک خونمون
دکتر دید وگفت چیزی نیست ولی یه دونه بخیه میخواد
خیلی زود کارشون تموم شد ولی من خیلی ترسیده بودم
اینم عکسم وقتی ناهارمو خوردم و خوابیدم
خدایا همیشه مواظب ما کوچولوها و بزرگترهامون باش
امین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی