واااااااااااااااااااااای اپل
برای دیدن نمایشگاه غنچه های شهر که رفته بودیم برج میلاد من خیلی ذوق رده شده بودم و همش با شادی تمام انطرفو اونطرف میدودم که یهو یه جا خشکم زد اخه چشمم افتاد به سیب سبز بزرگ ناخوداگاه داد زدم وااااااای اپل بعدش هم دویدم سمتش و با مهربونی زیاد خواستم بغلش کنم با این حرکت من اول همه هاج و واج نگاهم کردند وکمی بعد از خنده دلشونو گرفته بودند اونوقت بود که من داشتم با تعجب زیاد از کارشون اونهارو نگاه میکردم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی