شیر کوچولوی ما شیر کوچولوی ما ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

خاطرات کودکی شیرشاه

کاری کردم که هیچکس نتونسته بود وااااای از دست البالو

1391/9/29 21:59
نویسنده : عاشقش
1,179 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام دوست جونیا ی خوبم

میخوام از یه اتفاقی بگم که دیروز افتاد و باعث شادی کل افراد خانه شد

من دیروز عمه جونمو گذاشتم سر کار و همه تا یه ساعتی میخندیدند، چجوری براتون میگم:

داستان از این قراره که دیروز بعدازظهر عمه کمی حال ندار بودMore smileys for free download و در حین اینکه با من بازی میکرد اروم اروم ولوی زمین شد من داشتم از بالای سرش بهش نگاه میکردم که نگاهم کردو لبخند زد منم بهش مات و مبهوت با خنده نگاه کردمو بهش با کلی ناز گفتم :

وااااااااااای چه چشمهایی .. چه چشمهای قشنگی ...ابروهاشو .... چه چشمو ابرویی ......

طفلی عمه جون مبهوت مونده بود که البته بیشتر از نوع حرف زدن من  بود 

 بقیه هم با تعجب نگاه میکردندconfused004.gif confused019.gif surprised009.gif

که من یهو گفتم:

واااااااااااای تو گرگی  ...  میخوای منو بخوری.......هام....هام ..........

عمه جونی خیلی دیدنی شده بود angry005.gif

بقیه هم از شدت خنده ضعف کرده بودند  739819_teehee2.gif:rofl:منم باخنده اونها خندیدم embarrassed004.gifولی نمیدونستم چرا؟؟؟؟؟؟؟

که اون وقت عمه گفت واااااااااای بازم از دست این البالو angry009.gif

حالا البالو کیه...........!!!!!!!!!!!!! و دیگه چیکار کرده !!!!!!!!!! میگم براتون

من تقریبا از 4 ماهگی سی دی های مخصوص خودمو دارم اولیش دو  سه تا از سی دی های چیه و چرا بود بعدیش که مدت زیادی هم گل سرسبدشون بود بارون میاد جرجر کانون که از هفت ماهگی دارمش بعد دیگه با بزرگ شدن من تعدادشون خیلی بالا رفت بعضی هاشونو هم تا حالا به قسمت مخصوصی که قرارشون ساعت 9 شب سر کوچه هستش مربوط کردم

خلاصه همه اینها رو گفتم ولی اخرینشون مهمه سی دی آلبالو که مهر 91 یعنی همین امسال نمایشگاه غنچه های شهر بر اثر تعریفهای زیاد فروشنده  برای اینجانب خریده شد

که مثلا شامل تعدادی کارتونهای یک دقیقه ای و بازی و غیره هست که از اون همه دم و دستگاه  و تعریف بیخودی من فقط کارتون شنل قرمزیشو دوست داشتم که همون روز اول باعث ناپدید شدنش توسط عمه جون شد چون مجبور طی دو ساعت  صد باری پشت هم این قصه خیلی کوتاهو برای پخش شدنش okکنه  دیگه صداش داشت حالشو بد میکردunwell027.gif که با گرم کردن سر بنده به ددر رفتن اونو سر به نیست کرد 

و این اولین مشکلزایی سی دی البالو بود

و بازم بعد از چند ماه باز مربوط میشه به قسمتی از داستان شنل قرمزی که میرسه خونه مادربزرگش و گرگه با لباس مادربزرگ روی تخت مادربزرگ خوابیده

که شنل قرمزی خوشحال از دیدن مادربزرگ با تعجب از چشمهای بزرگ و دماغ و دندونای تیز مادربزرگش میپرسه گرگه هم بترتیب جوابشو میده اخر سر که به دندوناش میرسه میگه برای اینه که راحتتر بخورمت

منم از همی گفتگوی اخرش خوشم اومده بود که میگفتم هی تکرارش کنند

و حالا بعد از گذشت دو ماه و نیم منجر به این ماجرا شد

همه میگفتند تا حالا هیچکس نتونسته بود عمه جونتو سر کار بذاره

اینم بگم خودش هم زودی خندش گرفت برای کسانی هم نبودند با اب و تاب تعریف میکرد

جدا کننده متن, جدا کننده متن جدید, جدا کننده متن زیبا, انواع جدا کننده متن, عکس جدا کننده متن

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

نهال
29 آذر 91 23:33
سلام عزیزم به هیراد جون رای دادم.
باران قلنبه
30 آذر 91 0:16
عزیزم چه شیطون شده کلی خندیدم خیلی بامزه بود


شیطونیهاش صبح تا شبه ، این فقط یه نمونه بود باران گلمو ببوس
از وقتی خودشو دیدم عکساشو که میبینم دلم براش تنگ میشه
مامان شیدا
30 آذر 91 1:23
سلام عزیزم در مسابقه شرکت کردم و به پسر گلت رای دادم امیدوارم برنده بشه در ضمن با اجازه لینگتان کردم خوشحال میشم باز هم به ما سر بزنید
مامي كيانا
30 آذر 91 8:54
سلام ما به پسر گلمون راي 5 داديم


تشکر از محبتتون *****
عمومحیط بان
30 آذر 91 10:18
سلام رای دادم



ممنون از محبتتون
yaasii
1 دی 91 10:59
به هیراد کوچولو امتیاز 5 رو دادم


ممنونم خاله جونم *****
علامه کوچولو
1 دی 91 22:48
ببین عمه جان هیراد خان بهتر عمه شو شناخته الکی تقصیر البالو ننداز


منظورتون چشم و ابروی قشنگ بود یا آقا گرگه
در اینکه میخوام بخورمش هیچ شکی نیست ولی بقیشو فکر نکنم دیگه
مامان امیر علی پسر اژدها سوار
2 دی 91 7:18
عزیز من چه پسر باهوشی آفرین گل پسری وای از دست این بچه ها که همش یه سی دی رو 1000 بار میبینن امیر دقیقا همینطور بود


دقیقا همه اینها ناشی از تیزهوشی کوچولوهاست
که از تکرار بعضی از خواسته هاشون خسته نمیشند
امیر علی گلمو ببوسید
لیلا مامان پرنیا
2 دی 91 12:22
امیدوارم بهتر شده باشی لیلا جون از دست بچه های الان انقدر بلا شدن ببوس هیراد نازم رو


ممنونم خدارو شکر بهترم ، شما هم پرنیا جونمو ببوسید****
مامان امیر محمد
19 دی 91 19:43
به به سلام به این پسر شیطون رفتم بهت رای بدم ولی نشد باز دوباره میرم اگه تونستم بهت خبر میدم


ممنون عزیزم
مامان امیر محمد
19 دی 91 19:48
قبول نمکنه میگه قبلا رای دادی نمیدونم شاید دادم یادم نیست


عزیییییییییییییزمی ، بازم منون از محبتت گلم*******