شیر کوچولوی ما شیر کوچولوی ما ، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

خاطرات کودکی شیرشاه

اندر احوالات بیستم اردیبهشت 92

1392/2/20 18:42
نویسنده : عاشقش
2,016 بازدید
اشتراک گذاری

 

اول سلام به روی گل همتون

 

امروز جمعه بیستم اردیبهشت بالاخره طلسم شکسته شدو

 

موفق شدیم بریم نمایشگاه گل پارک گفتگو

 

خیلی زیبا گلها رو تزئین کرده بودند اما

 

من هیچی بهم خوش نگذشت چون

 

هم هوای سالن بینهایت دم داشت هم اینکه

 

 چون روز آخر نمایشگاه بود وهم روز تعطیلی

 

اونجا خیلی خیلی شلوغ بود

 

منم که کوچولوی کوچولو

 

دو نفر که جلوم وامیستادند دیگه هیچی نمی دیدم

 

خلاصه اینقدر بدقلقی کردم که بقیه همراهام مجبور بشند

 

دیده و ندیده از خیر نمایشگاه بگذرند از اونجا بریم بیرون

 

چون ساعت دو و نیم بعدازظهر بودو هوا خیلی گرم

 

نتونستیم تو پارک هم بگردیم

 

با گریه فراوان نتونستم قانعشون کنم که تو پارک بمونیم و

 

رفتیم سوار ماشین شدیم ولی

 

قول دادند منو ببرند یه جای بهتر که یهو متوجه نشدم چجوری

 

متاسفانه توی ماشین خوابم برد

 

 

لحظه ای که خوابیدم با خودم گفتم

 

بیرحمها میدونستند من تا سوارماشین بشم خوابم میبره

 

علکی به بهونه یه جای بهتر سوار ماشینم کردندکه

 

برگردیم خونه ،ولی ...

 

با استشمام هوایی مطبوع چشمام باز شد

 

دیگه تو ماشین نبودم

 

خونه هم برنگشته بودیم

 

هورا هورا هورا

 

واقعا رفته بودیم یه جای بهتر

 

منو برده بودند دریاچه چیتگر

 

خیلی خیلی خوشحال شدم و کلی بازی کردم

 

 

راستی دیدید زخم لبم تقریبا خوب شده

 

بخیه اش رو هم کشیدم

 

niniweblog.com

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

مامان ساجده
21 اردیبهشت 92 0:16
هميشه به گردش عزيزم اتفاقا ما هم امروز رفتيم درياچه چيتگر خيلي جاي خوبيه


چه خوب و چه جالب
واقعا جای خوبی بود فقط حیف بعد ازظهرش یه کم طوفانی بود *
شیرین زبون خاله رو خیلی ببوس
مامان میعاد
21 اردیبهشت 92 1:03
خاله برات خوشحالم که هم زخم لبت خوب شده و هم بوستان آب و آتش و دریاچه چیتگر بهت خوش گذشته.
عکسات خوشگل خوشگل بودن خاله جونی


ممنونم خاله جونبوسهارو برای میعاد جون فرستادم
مامان محمدرضا
21 اردیبهشت 92 2:28
سلام خوشگل خاله الهییییییی بمیرم پست لبت رو که خوندم خییییییلی ناراحت شدم یادم باشه محمدرضا هم همش میره قسمت بار کامیونش رو باز میکنه و توش میشینه باید زیاد مواظب باشم این پستت یه هشدار شد برام.راستی عکسای خیلی نازی انداختی یکی از یکی خوشگل تر چقده شیطونی تو آخه آب بازیت خیلی با حال بود. خودت گلی میون گلها هم که میشینی اونجا گلستان میشه.عمه جون اسفند یادت نره ها.بوس بوسسسس


خدا نکنه خاله جون *
جای شکرش باقیه که بخیر گذشت *
خدا خودش همه رو از بلا حفظ کنه *
یه عالمه بوس هم برای سید کوچولوی خودم
علامه کوچولو
21 اردیبهشت 92 20:56
سلااااااااااام
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند :اگر مومنی را دوست دارید آمدن رجب را به او مژده دهید
عیدتان مبارک


عید شما و محمد باقر گلم هم مبارک
غزل
21 اردیبهشت 92 21:44
شیر کوچولو همیشه به گردش خاله جون
انشاالله که همیشه تنت سالم و دلت خوش باشه گلم

خدارو شکر که لبت خوب شد خاله جون، انشاالله که دیگه اتفاق بدی برای خودت خانوادت نیفته عسلم

ممنونم خاله جون ، شما به من خیلی لطف دارید
سپید مامان علی
22 اردیبهشت 92 9:09
سلام گلم
من همیشه میام به وبلاگتون سر میزنم

چه جای باحال و باصفایی رفته آقا هیراد گل....
حسابی حال کردی هاااا...
راستی تو متن پست اشتباها 20 فروردین نوشته اید


ممنون عزیزم
از دقت فراوانت هم ممنون
اصلاحش کردم عزیزم
مامان شايان
22 اردیبهشت 92 16:27
عمه جون مطميني كه بد قلقي ميكرد؟تو عكسا كه اينطور نشون نميده خدارم شكر كه لب پسرمون خوب شد


ممنون گلم
واقعا هم خودش خیلی اذیت شد هم مارو خیلی اذیت کرد این عکسها هم با کلی وعده و ناز و بوس گرفته شد گلی مناظر قشنگتر اونجا بود که خب واینستاد دیگه
نگاری
22 اردیبهشت 92 21:37
اخی خاله قربونش بره خوب شده لبش
مواظب خودت باش خاله جون
همیشه هم به خوشی
عمه لیلا برو خصوصی


خدا نکنه خاله جون
چشم سعی میکنم از خودم بیشتر مراقبت کنم
آدرین گلمو ببوس
متین من
23 اردیبهشت 92 1:46
سلام لیلاجون ایمیل اتلیه سها واسم نفرستادی منتظرم


سلام گلم همون روز برات نوشتمش نمیدونم چرا نرسیده
اشکالی نداره الان برات میفرستمش دوباره
لیلا مامان پرنیا
23 اردیبهشت 92 9:42
سلام عزیز خاله وعمه لیلای مهربون خوشحالم که لب گل پسرمون خوب شده امیدوارم دیگه از این اتفاقها براش نیوفته
همیشه به گردش ما هم باید بریم دریاچه چیتگر رو افتتاح کنیم دلمون آب افتادمیبوسمتون


ممنونم خاله جون
حتما بیائید البته به قشنگیه مناظر و آب و هوای نزدیک شما نمیرسه ولی خب تنوع میشه دیگه
متین من
23 اردیبهشت 92 14:43
اخی عزیزم هیردادجونم درست نتونسته ازنمایشگاه لذت ببره ولی...
یک جای بهتررفته دریاچه چیتگر خوشحال شدم بهت خوش گذشته عزیزم
وای ازهمه بهتر لبت خوب شده بخیه اش روکشیدی امیدوارم بلا ازت دورشه خوشکلم
ببخشیدلیلاجون از بس متین این روزا بازیگوش شده وقت کمتری دارم که به دوستام ازجمله تو کمترسربزنم ازخجالتت در میام هیرداد ببوس


ممنون عزیزم
درکت میکنم البته منو بیشتر این قطع و وصل شدن اینترنت حرص میده
متین من
23 اردیبهشت 92 15:14
لیلاجون جمله تو رو فرستادم این
متین من همیشه خندونه احتیاج نداره برای خندوندنش کاری انجام بدی
ممنونم ازت هیچی به ذهن خودم نمیرسید
به نظرت چاپ میشه راستی نوشتم مربوط به مسابقه عکسخند
اگه انتخاب بشه فکرمیکنی چقدرطول بکشه اخه خیلی مشتاقم


خداروشک عزیزم کارت انجام شد
نمیدونم برای هیراد جونی دو ماه طول کشید، انشالله برای متین جونم هم زودی چاپ بشه
مامان مهدیس و ملیسا
24 اردیبهشت 92 0:06
واااااااااای خوش به حالت هیراد جون ایشالا همیشه به گردش هیراد جون به عمه جونت بگو من باهاش قهرم چون اصلا به ما سر نمیزنه فقط رابطمون یکطرفه است


ممنون خاله جون
عمه جون میگه شرمنده عزیزم، مقصر این ماجرا نتمونه که یا قطع و وصل میشه یا سرعتش خیلی پائینه
مامان بهراد
24 اردیبهشت 92 14:33
سلام شيرشاه كوچولو چه جاهاي باصفايي رفتي خوش بگذره عزيزم بي زحمت همچين جاهايي ميخواي بري يه اطلاع‌رساني بكن ما هم بيايم.


چشم عزیزم ، ولی خدائیش یه دفعه برنامه هاش جور میشه ولی بازم چشم گلم
ببوس بهراد جون خاله رو
نگاری
24 اردیبهشت 92 14:58
عمه لیلا مرسی که جواب سوالمو دادم
دارم دنبال عکاسی می گردم
راستی پست جدیدمو نصفه آپ کرده بودم
الان کامل کامل 2 تا عکس هم از ادرین گذاشتم


فدای عکسهاش بشم من که اینقده نگاهش نازه
سپید مامان علی
24 اردیبهشت 92 16:00
خواهش دوست عزیز
با تبادل لینک موافقید؟


با کمال افتخار عزیزم
مامان مرضیه
24 اردیبهشت 92 19:23
سلام خاله جون خوبی عزیزم عکسات خیلی خشگله مثه خودت نانازی همیشه خوش باشی عزیزممنم بلینک عزیزم


با کمال افتخار لینک شدید عزیزم
مرجان مامان آران
24 اردیبهشت 92 23:06
به به هميشه خوش باشيد چه جاي قشنگي چه عكساي خوشگلي خوش بگذره هيراد خوشگلممم


ممنون خاله جونم
الی مامی آراد
25 اردیبهشت 92 17:43
عزیزم عکسهات خیلی خوشگل معلومه حسابی خوش گذروندی عشقم


خاله زیبا
26 اردیبهشت 92 11:36
کم نمی گردیااا شیطون


خب پس چیکار کنم
پریسا
28 اردیبهشت 92 21:36
عزیزم خودت هزار تا گلستونی ، نمایشگاه گل میخواستی چیکار که اذیت بشی گلکم


ممنون خاله جون

مامان آنی
4 خرداد 92 17:07
خودمونیم عکس های خوشگلی گرفتی ها هیرادجونی


ممنونم خاله جونم
فرناز خاله آرسن جون
5 خرداد 92 14:26
همیشه تو گردش وشادی گلم ،هیراد جونم همیشه تو شیطونی خدا حفظش کنه آقای شیطون ملوس جیگر رو بوس بوس


یه عالمه بوس برای آرسن جونم